به گزارش روابط عمومی حوزه هنری آذربایجان شرقی، قربانزاده در مورد تاثیر نمایشگاه کتاب بر جریانهای فرهنگی گفت: اگر ۳۳ دوره برگزاری نمایشگاه کتاب در تهران و مراکز استانها تاثیرگذار بود حتما بعد از این دورهها به وضعیت نابسامان و تاسف بار کنونی نمیرسید همه افراد درگیر در فرایند تولید کتاب و کتابخوانی از جمله ناشر نویسنده کتاب فروش ازعان میکنند که در عرصه تولید و عرضه کتاب هر سال دریغ از پارسال است و ما شاهد افول و ریزش در تمام عرصه ها هستیم. تعداد خوانندهها، تیراژ کتابها، میزان فروش و بازگشت سرمایه وضعیت خوبی ندارد. پس عرصه به اقتصاد کتاب تنگ است. ورشکستگی ناشر و بسته شدن کتابفروشیها و هراس از عدم برگشت سرمایه در کنار ریسک بالا و سود کتاب آینده را بیش از پیش تیره و تار نشان میدهد و اگر نگوییم کتاب در کشورمان مرده ناقوسی برای مرگ آن به صدا درآمده است. پس بپذیریم سیاست های کلان دولت در عرضه کتاب موفق نبوده است و ناشران وضع مالی خوشآیندی ندارند. سیاستهای حمایتی، گرهگشا نیست. به دنبال آن درصد حق التالیف نویسندگان هر سال به جای رشد کاهش داشته و تک رقمی شده است. در کنار اینها تیراژ پایین حق التالیف به رغم عجیبی رسیده است که بسیار ناچیز است و در چنین وضعیتی حرف زدن از موفقیت یک جریان فرهنگی ناممکن می شود. چرا که بسیاری از پارامترهای موفقیت را نمیبینیم.
او با اشاره به اهمیت و جایگاه نمایشگاه کتاب، تعطیلی آن را بسیار خسران بار ارزیابی کرد و ادامه داد:مسلما جواب تعداد زیادی از دلسوزان کتاب به تعطیلی نمایشگاه کتاب منفی خواهد بود و این کار یعنی قطع کردن اکسیژن از بیمار که منجر به مرگ او خواهد شد. در وضعیتی که هستیم نمایشگاه کتاب چه در تهران و چه در استانها فرصتی مغتنم برای امید به زنده بودن و بهبود شرایط کتاب و کتابخوانی در آینده است. کمتر کسی تاثیرگذاری مثبت نمایشگاه کتاب را زیر سوال میبرد با وجود نواقصی که در نحوه اجرا دارد ولی نمایشگاه را در فضای تاریک حوزه کتاب و کتابخوانی ماه درخشان میبینم که امیدوارم بیشتر و بیشتر بدرخشد.
این نویسنده در مورد میزان موفقیت نمایشگاه کتاب در پاسخگویی به سلایق قومیتی، مذهبی و فکری گفت: صرف نظر از مشکلات ریز و درشت که صنعت چاپ و نشر کشورمان با آن دست به گریبان است و نویسندگان هم در خط مقدم این جبهه بیشتر از همه صدمه می بینند باید بگویم، عرصه برای فعالان کتاب و نشر زبان های زنده در ایران تنگ تر و فعالیت سخت تر است. با توجه به آشنایی که با تعدادی از ناشران و دوستان نویسنده در حوزه چاپ و نشر کتاب به زبان ترکی دارم میتوانم بگویم که علاوه بر دلالت تمام سختیها و وجود تمام سختیهای سایر ناشران که گریبان گیرش هستند، گرفتاری این تعداد عزیزان و ناشران بیشتر است و مشکلات بیشتری دارند. ناشران و نویسندگان با تنگنظریها، نگاه های افراطی، باورهای غلط و داشتن عقاید انحصار گرایانه روبرو هستند و اینها باعث شده است تا خلق اثر و چاپ و نشر کتاب به زبانهای مختلف در کشورمان محدود شود. بررسی فرصت و تهدید این مبحث به زمان بیشتر و گفتوگوی مفصل تری نیاز دارد اما میتوان گفت تنوع زبانی و فکری در هر جامعهای میتواند باعث غنای فرهنگی، ادبی و هنری باشد. بارها شاهد بودهام و شنیدهام که در نمایشگاه کتاب بینالمللی تا چه اندازه عرصه برای حضور کتاب به زبان های مختلف از جمله ترکی و کردی تنگ شده است و این در حالی است که نمایشگاه کتاب فرصتی مناسب برای دیده شدن گسترده چنین کتابهایی است که سلایق مختلف را پاسخگو هستند. این باور برای کتابهای سایر ادیان، مذاهب و صاحبان افکار مختلف هم صدق میکند تا کتاب هایشان در نمایشگاه دیده شود.
قربانزاده در مورد تاثیر نمایشگاه کتاب در حوزه های مختلف فرهنگی جامعه افزود: وقتی میگوییم نمایشگاه کتاب فرصت است، به تاثیرگذاری آن اشاره می کنیم. تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر حوزههای مختلف را میپذیریم. تاثیر اقتصادی، اجتماعی، روانی و در ابعاد گسترده تر تاثیرات فرهنگی را باور داریم و پذیرفتهایم که کتاب یک کالای فرهنگی است و انتظار میرود که نیاز فرهنگ جامعه را پاسخگو باشد. جوامع صاحب فرهنگ و خرده فرهنگهایی هستند که بخش عمده آن با زبان کتاب بیان میشود. نمایشگاه کتاب فرصتی برای ارائه در ویترینی بزرگ است. این که تأکید میشود باید تلاش کنیم تا نمایشگاه کتاب را از قالب فروشگاه خارج کرده و مکانی مناسب برای تبادل تجربه شناسایی و شناساندن نقاط ضعف و قوت صنعت نشر، آشنایی با ناشران و نویسندگان، تشکیل نشست های نقد و مراسم رونمایی تبدیل کنیم بر همین اساس است.
او با اشاره به اهمیت این رویداد فرهنگی تاکی کرد: نمایشگاه کتاب این فرصت حساس را دارد تا برای یکسال برنامه مدون در اختیار فعالان این حوزه بگذارد و مخاطب کتاب را هم تغذیه کند. منظورم از تغذیه تنها ارائه محصول فرهنگی نیست بلکه ایجاد یک بینش و آگاهی فرهنگی است که به تربیت و توانا کردن مخاطب میانجامد. تربیت مخاطب باید طی سال ها در مدارس و اماکن فرهنگی رخ دهد و چون این چرخه در کشورمان ناقص و عقیم است باید بخشی از این پرورش را نمایشگاه کتاب برعهده گیرد. نمایشگاه کتاب در این خصوص موفقیت زیادی نداشته است و شاید وظیفه خودش نمیداند و برنامه ریزی ویژه ای هم برای این امر مهم به چشم نمیخورد و باید سعی کند چنین نگاهی یعنی تربیت مخاطب و خانواده را در نظر قرار دهد.
این داستاننویس در مورد تعامل فرهنگی و کتاب با توجه به حضور ناشران خارجی در ایران و ناشران ایرانی در نمایشگاه خارجی گفت: تعامل ما در حوزه کتاب با دنیا همسان نیست. به نوعی این عرصه بیمار است و نیاز به معالجه دارد. این مراوده یک طرفه است و اگر قطاری در این ریل حرکت میکند، پر میآید و خالی برمیگردد. ناشران در ایران بدون توجه به قانون کپی رایت، پرفروشهای سایر کشورها را ترجمه و با تبلیغات گسترده عرضه میکنند و فروش مناسبی هم دارند. من با لزوم یا عدم لزوم این نوع بازار کاری ندارم ولی ایراد کار در این است، قطاری که از سمت ما خالی میرود جای تاسف دارد. کتابهای مادر خارج از مرزها شناخته شده نیست و به خوبی ارائه ترجمه و معرفی نمیشود و اگر هم چنین اتفاق بیفتد بسیار کم است و حکایت با یک گل بهار نمیشود در اینجا مصداق دارد و حتی ناشر و موسسههایی که در این خصوص فعال هستند انگشت شمارند.
او ادامه داد: همراه خبرهایی که از این موسسهها به گوش میرسد درمییابیم که در حوزه خلیج فارس، اروپا و کشورهای دیگر حضور پررنگی نداریم. در چنین وضعیتی نمایشگاه کتاب باید تا اندازه زیادی این خلأ را پر کند و برنامههای دقیق و ثمربخشی داشته باشد. دعوت از ناشران مخصوصاً ناشران خارجی شناخته شده، نشستهای نتیجهبخش، معرفی نویسندگان و آثار آنها به ناشران خارجی، دسته بندی آثار خلق شده در کشور و معرفی آنها و ارتباط ناشران باید در نمایشگاه کتاب پر تعداد و هدفمند باشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد در این صورت میتوانیم از آن به عنوان یک اتفاق موفق یاد کنید در غیر این صورت ناموفق است و باید بگوییم که نمایشگاه کتاب تا امروز چنین تعاملی به خود ندیده است.
قربان زاده در مورد نقش نمایشگاه کتاب در حوزه دیپلماسی فرهنگی ایران و راهکارهای تقویت آن تصریح کرد: این که میزبان چند ناشر و کشور محدود باشیم چندان به دیپلماسی گسترده ختم نمیشود و باید ببینیم چه میزان از کشورها و ناشران را میتوانیم برای حضور در نمایشگاه راضی کرده و تعامل ایجاد کنیم. مسئولان نمایشگاه باید به دور از تنگ نظری و با دید فرهنگی در صدد شناسایی کشور و ناشران تاثیرگذار باشند. صرفاً با حضور چند کشور نمیشود زیر سایه بین المللی بودن یک رخداد و نمایشگاه رفت. وقتی به چنین نمایشگاهی دست یافتیم و حضور گسترده و ناشران کشور ها را داشتیم میتوانیم راهکارهایی برای ارتباط پرسود و دو طرفه پیدا کنیم. مسلماً غنای یک ارتباط مشروط به این است که طرف مقابل دست پر و پشتوانهای قوی داشته باشد. الگوبرداری از نمایشگاههای بزرگ و موفق در جهان راه میانبر موفقیت است. شک نداریم در حال حاضر اگر کشوری قصد داشته باشد که در صنعت هواپیما پیشرفت کند از مرحله ای که برادران رایت شروع کردند، شروع نخواهد کرد و به سراغ آخرین دستاوردهای پرواز میرود. ما نیز میتوانیم الگوبرداری موفقی از نمایشگاههای بزرگ داشته باشیم. بهره مندی از نظرات و ایدههای منتقدان و متفکران داخل کشور هم در سوددهی و کارآمد بودن یک رویداد مهم است.